خلاصه کتاب سه شنبه ها با موری برای کسانی که وقت مطالعه ندارند یا می‌خواهند درباره موضوع این کتاب بیشتر بدانند…
کتاب سه شنبه ها با موری یکی از تاثیرگذارترین داستان‌های جهان است که درباره ملاقات استادی با یکی از شاگردانش در روزهای سه‌شنبه نوشته شده است.
این کتاب تنها یک داستان نیست، بلکه درباره معنا و مفهوم زندگی صحبت می‌کند.
موری یکی از برجسته‌ترین استادان است که در دوران تدریس سعی داشت به همراه آموزش درس‌های دانشگاه به دانشجویانش مفهوم زندگی را یاد دهد و با آنها ارتباط صمیمانه برقرار می‌کرد.
یکی از این دانشجوها فردی به نام میچ است که از همان دوران تحصیل با موری در روزهای سه‌شنبه ملاقات می‌کرد و درباره چالش‌های زندگی باهم صحبت می‌کردند تا اینکه فارغ التحصیل شد و تا سال‌هایی زیادی نتوانست با استاد خود ارتباط برقرار کند.
کتاب سهشنبهها با موری از زبان میچ نوشته شده است.
میچ بعد از سال‌ها به صورت کاملا اتفاقی از طریق یک برنامه تلویزیونی متوجه شد که استاد محبوبش به بیماری غیرقابل درمانی مبتلا شده است، بنابراین تصمیم گرفت به دیدن استاد خود برود.
بعد از ۱۶ سال به دیدن موری رفت و قرار شد دوباره مثل گذشته‌ها در روزهای سه‌شنبه یکدیگر را ملاقات کنند.
بیماری موری که نام آن “ای ال اس” بود، به تدریج تمام سیستم عصبی‌اش را درگیر و او را زمین‌گیر کرد، چیزی که روح موری با آن بیگانه بود.
او فرد سرزنده‌ای بود که در کلاس‌هایش همواره از زندگی و مفهومش صحبت می‌کرد، همچنین سعی داشت با شادی آن را به اطرافیانش بیاموزد.
موری از همان ابتدا بیماری‌اش را پذیرفته و می‌کوشید در کنار آن جریان زندگی برای او ادامه داشته باشد.
موری در حین بیماری هم با آدم‌های زیادی ارتباط داشت و همه آنها به علت اینکه از همنشینی با او لذت می‌بردند، به دیدن او می‌آمدند یا به صورت تلفنی با او گفتگو و مشکلاتشان را مطرح می‌کردند.
موری با وجود بیماری می‌کوشید از طریق مصاحبه تلویزیونی یا پاسخگویی به نامه‌های ارسالی و یا حضوری مشکلات افراد مختلف را حل کند، این کار باعث می‌شد که انرژی بیشتری برای مبارزه با دردهای خود داشته باشد.
موری دوران کودکی سختی را گذرانده بود و مادرش را از همان ابتدای کودکی از دست داده و از پدر خود نیز محبت چندانی ندیده بود، به همین علت حسرت مهربانی، از او انسانی ساخته بود که سعی می‌کرد زندگی همراه با عشق و دوست داشتن را به دیگران زندگی بیاموزد.
ملاقات میچ با موری در روزهای سه‌شنبه ادامه داشت و در تمام این روزها با یکدیگر درباره مسائل مختلف زندگی صحبت می‌کردند تا اینکه آخرین روز سه شنبه فرا رسید.
موری دیگر قادر به صحبت نبود و تنها با اکسیژن می‌توانست نفس بکشد، او قبلا گفته بود زمانی که این بیماری ریه‌ام را فرا بگیرد، زمان رفتن است…
بعد از چند روز در کما بودن، یک روز بعد از اینکه تمام خانواده‌اش بر بالین او حاضر شدند و برای لحظه‌ای اتاق را ترک کردند، موری این دنیا را ترک کرد، انگار در آخرین لحظه هم نمی‌خواست کسی شاید رنج کشیدن او باشد.
با مرگ موری، میچ باز هم سهشنبهها به ملاقات او می‌رفت، اما دیگر ملاقات‌های آنها در خانه موری نبود، بر روی تپه‌ای سرسبز بود که خاکستر موری در آنجا دفن شده بود و با این تفاوت که میچ صحبت می‌کرد و موری گوش می‌داد.
انرژی موری در سراسر آنجا جریان داشت و این چیزی بود که میچ آن را احساس می‌کرد…
خلاصه کتاب سه شنبه ها با موری در ذوزنقه بوک
ذوزنقه بوک کتاب‌هایی با موضوع روانشناسی و داستان از برترین نویسندگان ایرانی و جهان را به قلم طاهره میرصفی خلاصه می‌کند تا هم برای کسانی که وقت مطالعه ندارند، مفید باشد و هم علاقه‌مندان به کتاب بهتر و با آگاهی بیشتر بتوانند کتاب مورد نظر خود را خریداری کنند.
برای خرید کتاب‌های روانشناسی یا داستان فقط کافی است به فروشگاه محصولات ذوزنقه مراجعه کنید یا اینکه می‌توانید از طریق شماره تلفن 02188350224 کتاب مورد نظر خود را سفارش دهید تا در کوتاه‌ترین زمان ممکن برای شما ثبت و ارسال شود.
برای اطلاع از کتاب‌های جدید و تخفیف‌های ویژه نیز می‌توانید شبکه اجتماعی ذوزنقه را دنبال کنید.
