در شماره 7 ذوزنقه میخوانیم:
اگر همواره تلاش میکنید و به موفقیت نمیرسید، این مقاله را بخوانید…
شاید برای شما یا اطرافیانتان این پرسش مطرح شده باشد: «چرا هر چه تلاش میکنیم به موفقیت نمیرسیم؟»
بعضی از افراد با اینکه بسیار تلاش میکنند، نمیتوانند به موفقیت برسند. آنها از صبح تا شب سخت مشغول کار و فعالیت هستند، ولی باز هم نمیتوانند از پس زندگی برآیند.
برای علتیابی این موضوع در ابتدا باید به ادبیات مشترکی رسید.
اجازه دهید دو پرسش اساسی را باهم مرور کنیم:
- تعریف شما از تلاش چیست؟
- وقتی واژه موفقیت را به کار میبرید، دقیقاً از چه چیزی صحبت میکنید؟
در مرحله اول باید بتوان برای این دو پرسش، پاسخ درست و ملموسی داشته باشید.
تعریف شما از تلاش چیست؟
اگر مفهوم واژه تلاش را بهدرستی ندانید یا به اشتباه، کاری را که انجام میدهید، تلاش تلقی کنید، قطعاً به پاسخ مناسبی نخواهید رسید.
اکنون میخواهیم به بررسی مفهوم تلاش بپردازیم.
معنی تلاش در فرهنگ لغت: «سعی، کوشش، جد و جهد برای به دست آوردن چیزی»
وقتی میگویید تلاش میکنید، در حقیقت در حال بهکارگیری تمام نیرو و توان خود برای به نتیجه رساندن آن کار هستید. این تلاش زمانی به ثمر میرسد که آگاهانه از منابع در دسترس استفاده شود و در پایان، نتیجهای مشخص حاصل شود.
«چرا بعضی وقتها باوجود تلاشهای مکرر، نمیتوانید نتیجه دلخواه را به دست آورید؟»
پاسخ این است: «شما از آن تلاش نتیجه گرفتهاید؛ ولی آن نتیجه، برخلاف انتظارات شما بوده است؛ یعنی نتیجهای بهجز آن چیزی که مدنظر داشتهاید، حاصل شده است. در این حالت تجربهای دیگر به تجربههای شما افزودهشده است.»
از سوی دیگر بعضی از افراد تلاش را با سخت کار کردن اشتباه میگیرند. آنها از همان گروهی هستند که میگویند هرچه کار میکنیم، بهجایی نمیرسیم.
تلاش هوشمندانه (Smart Working) با سخت کار کردن (Hard working) تفاوت دارد. خیلی وقتها شاید این دو مورد نتیجه معکوس داشته باشد.
بیل گیتس میگوید: «من همیشه انسانهای تنبل را برای انجام کارهای دشوار انتخاب میکنم، زیرا آنها به دلیل تنبلی همیشه بهترین و سادهترین راه را پیدا میکنند.»
بنابراین اکنون میتوانید راحتتر درک کنید کسی که از صبح تا شب سخت کار میکند، لزوماً فرد موفقی نیست.
موفقیت با تلاش هوشمندانه رابطه مستقیم دارد.
سخت کار کردن همیشه رضایتمندی را به دنبال نمیآورد.
آن چیزی که کار شما را پیش میبرد، این است که بدانید چگونه و برای چه هدفی گام بردارید.
اینجاست که بحث هدفمندی پررنگتر میشود.
تلاش وقتی معنی پیدا میکند که هدفی برای آن تعریفشده باشد.
ذهن انسان تلاشگر در مرحله نخست در پی یافتن پاسخ برای این پرسشها است:
- هدف چیست؟
- چگونه میتوانم هدف خود را تشخیص دهم؟
- آیا آرزو همان هدف است؟
- آیا میتوانم رویاهایم را هدفمند کنم؟
- چگونه میتوانم به هدفم برسم؟
- و دهها پرسش دیگر
قطعاً رسیدگی به مقوله هدفگذاری از حیطه این مقاله خارج است. در نوشتههای آینده بهطور اختصاصی به این موضوع خواهیم پرداخت.
وقتی واژه موفقیت را به کار میبرید، دقیقاً از چه چیزی صحبت میکنید؟
بهراحتی با یک جستجوی سطحی در گوگل هزاران دیدگاه در مورد موفقیت پیدا خواهید کرد. انسانهای مختلف به صورتهای متفاوت این واژه را تعریف کردهاند.
موفقیت در یک قالب یا تعریف خاص قرار نمیگیرد؛ زیرا هر انسانی از دیدگاه خود آن را تعریف و تفسیر میکند، ولی میتوان برای آن پارامترهای تقریباً عمومی و تا حدودی قابلاندازهگیری را تعریف کرد.
اگر سطح انتظار خود را بهعنوان یک مؤلفه در نظر بگیرید، در حقیقت میزان رضایت شما از آن انتظار، میتواند تعریفی برای موفقیتتان باشد.
به همین دلیل است که باید همواره در تعریف و اندازه این پارامترها دقت کنید. اگر انتظارات شما آنقدر بالا باشد که نتوانید میزان رضایت خود را به آن سطح برسانید، خطر از دست دادن عزتنفس شما را تهدید خواهد کرد.
این انتظارات شما از خود و جهان پیرامون است که میزان رضایت، شادی و خوشبختیتان را تعیین میکند.
فردی با دیدن یک گل سرخ غرق شادی و شعف میشود و در همان لحظه عمیقاً احساس موفقیت و شادمانی میکند. فرد دیگری نیز بهسختی شادی را تجربه میکند یا به دنبال شادیهای خاص است.
موفقیت همیشه شیرین و گوارا نیست. برداشت شما از آن موفقیت است که تعیینکننده مقدار آن است. گاهی آنقدر برای رسیدن به هدف تلاش کردهاید که پس از رسیدن به آن رمقی برایتان نمانده است!
نباید فکر کنید پس از اینکه به هدفتان رسیدهاید، دیگر کاری برای انجام دادن ندارید. موفقیت هیچگاه پایان نمیپذیرد. یک فرد موفق همیشه میکوشد تا دنیای اطرافش را بهتر کند، پس هیچگاه به وضع کنونی قانع نمیشود. به همین دلیل است که در طول زندگی همیشه در حال حرکت و فتح قلههای موفقیت است.
این مسیر هیچوقت هموار نبوده و مدام با چالش و سختی همراه است، پس توقع نداشته باشید که یکشبه و بدون دردسر جزو انسانهای موفق محسوب شوید.
همواره اهداف خود را بزرگ انتخاب کنید. هرچه آنها دستنیافتنیتر باشند، انگیزه شما برای ایجاد محرک بیشتر میشود.
اهداف را به نیتی بزرگتر پیوند بزنید. حتما میلیاردرهای زیادی را دیدهاید که پس از رسیدن به ثروت، ورشکست شدند. یکی از دلایل اصلی ورشکست شدن آنها این است که نمیدانستند بعد از اینکه ثروتمند شدند، چهکاری انجام دهند!
همیشه اهدافتان را بر اساس زندگی و خطمشی خودتان تنظیم کنید، نه بر اساس روش و طرز فکر دیگران.
هیچ غیرممکنی وجود ندارد. شما خیلی بیشتر از آنچه خود را باور دارید، پتانسیل دارید. باور داشته باشید هرکس در دنیا منحصربهفرد است و تواناییهای ویژه و مخصوص به خود دارد. هیچگاه خود را دستکم نگیرید. به قدرت و نیروی درونتان اعتماد کنید.
موفقیت را یک وظیفه و تکلیف ببینید، نه یک شرط ایدهآل در زندگی
در راه رسیدن به موفقیت هیچ کمبودی وجود ندارد و تنها عامل کمبودها و کاستیها خودِ ما هستیم.
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست/ تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز (حافظ)
محمدرضا معاشرتی
نویسنده، طراح و تحلیلگر سیستم و کسبوکار
موفقیتتان روزافزون