اجتماعی,  مقاله‌های ذوزنقه

گفتگو با استاد خوشنویسی، مرتضی سبحانی

در ذوزنقه 3 می‌خوانیم:

اگر از پل عابر پیاده میدان شهدای هفت تیر عبور کنید،  می‌بینید که تابلوهایی زیبا با خطی دلنواز حال و هوای دیگری به آنجا بخشیده، به‌صورتی که روح هر بیننده‌ای با دیدن آنها به وجد خواهد آمد.

هنر استادی بزرگ به نام مرتضی سبحانی در آنجا نمایان است. این استاد گرانقدر گامی تازه برای عرضه هنر خود برداشته که شایسته تقدیر بسیار است.

ذوزنقه به همین بهانه افتخار گفتمانی کوتاه با ایشان داشته که به این شرح است.

لطفا خودتان را معرفی بفرمایید:

ـ مرتضی سبحانی متولد 1327 از اهواز و عضو انجمن خوشنویسان ایران هستم.

اگر ممکن است بفرمایید خوشنویسی را از چند سالگی شروع کرده‌اید و آیا تحصیلات شما با هنر ارتباط خاصی داشته است؟

ـ از 24 سالگی. خیر، ارتباطی ندارد.

برای کسب این هنر نزد چه استادانی آموزش دیده‌اید؟

ـ استاد خاصی نبوده، استادان معمولی بوده‌اند و در آن زمان من در اصفهان زندگی می‌کردم.

اولین تجربه کاری‌تان از اصفهان بوده است؟

ـ بله، نزد استاد شیرازی کار می‌کردم که اکنون در زمینه خوشنویسی از استادان بزرگ و فرهیخته ایران هستند.

 شما فقط در زمینه هنر خوشنویسی فعالیت دارید؟

ـ بله، فقط خوشنویسی هر کدام از این هنرها یک عمر می‌طلبد اگر کسی بخواهد هدفمند کار کند و به نتیجه مطلوب برسد، فقط باید در یک رشته فعالیت داشته باشد، من 35 سال است که در این رشته مشغول به فعالیت هستم.

تنها و به طور انحصاری فقط خوشنویسی؟

ـ بله، فقط خط و آن هم خط نستعلیق

مهم‌ترین صفت یا ویژگی که یک خوشنویس باید داشته باشد، چه چیزی است؟

ـ فکر می‌کنم  امانتداری در نوشتن باشد.

ممکن است کمی در مورد آن توضیح دهید؟

ـ برای مثال خوشنویس پیام را دریافت می‌کند، بعد انتقال می‌دهد، با خط خوش در انتقال پیام که ممکن است از یک نویسنده یا شاعر باشد، وظیفه امانتداری دارد و باید آن را انجام دهد.

مطالبی که شما انتخاب می‌کنید و می‌نویسید، نگرش خاصی در مورد آنها دارید یا برای انتخاب آن هیچ فکر و ایده‌ای ندارید و به‌طور اتفاقی آنها را انتخاب می‌کنید؟

ـ البته مواردی که برای خودم می‌نویسم انتخاب شده است و بیشتر موارد چه از لحاظ شعر و چه از لحاظ فضاسازی و درآوردن آن کار به آن صورت که تمایل دارم، انجام می‌دهم؛ براساس سلیقه خودم. زمانی نیز هست که مطابق سفارش مشتری کار را انجام می‌دهم.

شعرهای که انتخاب می‌کنید بیشتر شامل چه مواردی است؟

ـ بیشتر جنبه عرفانی دارد.

ایشان درمورد سوابق کاری‎شان می‌گویند: من در خیابان نامجو دفتر داشتم، ولی آنجا را تعطیل کردم؛ چون آنجا محیط بسته‌ای داشت و فضای فرهنگی نبود. با خودم فکر کردم که هنر خوشنویسی به دلایلی که در جامعه وجود دارد؛ در حال فراموشی و کمرنگ شدن است، بنابراین تصمیم گرفتم آن در معرض دید عموم مردم قرار بدهم تا بتوانم این هنر را احیا کنم و به‌طور مستقیم با مخاطبان در ارتباط باشم.

اگر یک مکان فرهنگی در اختیار شما قرار داده شود، شما برای عرضه هنر به آنجا نمی‌روید؟

ـ خیر، من ترجیح می‌دهم در‌ کنار مردم باشم، وگرنه فضا و کلاس‌های فرهنگی مختلفی وجود دارد که از طرف ارشاد و شهرداری برگزار می‌شود؛ ولی به نظرم باید هنر خوشنویسی در رابطه مستقیم با مردم باشد.

 دقیقاً باید در چه مکان‌های باشد؟

ـ در جای مثل همین مکانی که ما قرار داریم، هر جایی که مناسب باشد، برای مثال اگر نزدیک پارک‌ها باشد و ترجیحاً در محیط‌های فرهنگی باشد، بهتر است.

برای مثال خانه هنرمندان؟

ـ آنجا هم  خوب هست و نمایشگاه‌هایی نیز برگزار می‌شود؛ ولی ارتباطی که من روزانه با مردم دارم، بیشتر است. اینجا برای عبور و مرور افراد خاصی می‌آیند. افرادی که هنرمند یا هنرجو هستند؛ خود آنها به دنبال هنر می‌روند. زمانی که اینجا باشد و در معرض عموم مردم قرار گیرد، تأثیر آن بیشتر است.

پس نظر شما این است هنر خوشنویسی باید در مکانی عرضه شود که محل عبور و مرور افراد در آنجا باشد؟

ـ بله، افرادی که اهل هنر هستند، خودشان دنبال هنر می‌روند. من باید کاری انجام دهم که مردم عادی جذب هنر شوند، اگر بتوانیم و این انگیزه را در آنها ایجاد کنم، در آن زمان قدم مؤثر برای هنر برداشته‌ام، بنابراین باید بتوانم هنر را در جامعه گسترش و بسط دهم؛ در غیر این صورت محیط‌های خاص که مخاطبان خاص خودش را دارد.

به نظر شما چگونه می‌توان هنر خوشنویسی را با مواردی که در زندگی ماشینی امروزی است، متنوع‌ کرد یا اینکه با آن درآمیخت؟

ـ در حال حاضر به خاطر اینکه زندگی ماشینی شده است و در بسیاری از موارد خوشنویسی را به صورت تایپ انجام می‌دهند، حداقل کاری که می‌توان انجام داد این است؛ فردی که متن را تایپ می‌کند، کلمات و خوشنویسی را باهم هماهنگ کند و ارتباط دهد یا حداقل خوشنویس باشد و در مورد این هنر اطلاعات داشته باشد. ما نگاه می‌کنیم برخی اوقات عبارت‌های تایپ می‌شود و به‌صورت خوشنویسی کلمات نستعلیق هست، ولی وقتی این کار را انجام می‌دهد در مورد آن آگاهی ندارد، کلمات خیلی بد نوشته شده یا خیلی فضا خالی است یا یک قسمت خیلی شلوغ است، رعایت اصول خوشنویسی در آن انجام نمی‌شود.

 منظورتان این است، آن فرد این هنر را ندارد که بتواند خوشنویسی انجام دهد؟

ـ اصلا این هنر را ندارد، به این دلیل که نمی‌داند و فقط می‌خواهد آن متن را تایپ کند، همین؛ ولی کسی که سفارش آن خط را می‌دهد، حداقل اگر نمی‌خواهد که دستنویس باشد و تمایل دارد که با کامپیوتر انجام شود یا هزینه آن برایش زیاد است، باید حتما مصر باشد کسی که آن را انجام می‌دهد، نسبت به هنر خوشنویسی آگاهی داشته باشد یا زیر نظر یک خوشنویس باشد.

آیا هنر خوشنویسی با هنر نقاشی ارتباطی دارد یا  خیر؟

ـ یک گرایش وجود دارد که نام آن خط ـ نقاشی است، جزو گرایش‌های نوین محسوب می‌شود، گاهی کارهایی در رابطه با خط نقاشی انجام می‌شود که به آن خط ـ نقاشی می‌گویند؛ ولی نه خط کامل است و نه نقاشی کامل است، تلفیقی از این دو هنر است.

به نظرتان اگر نقاشی صورت آدم و جهان را روایت کند و به تصویر بکشد، خط از چه چیزی سخن می‌گوید؟

ـ خط صورت خاصی ندارد، فقط پیام را انتقال می‌دهد، خط در درون خودش این هنر را دارد، چون زیبایی دارد و زیبایی آن جذب می‌کند، پیامی هم که به وسیله خط داده می‌شود، می‌توان اثر آن را مضاعف کند.

آیا منظور شما این است که تأثیر آن بیشتر از نقاشی است؟

ـ خیر، نمی‌توانم بگویم که بیشتر است. نقاشی یک هنر بصری است که از طریق برون با آن ارتباط برقرار می‌کنیم، ولی خط هم جنبه زیبایی دارد و از لحاظ هنرهای تجسمی و هم از لحاظ رساندن پیام و مفهومی تأثیر گذار است. نقاشی این ویژگی‌ را ندارد، نقاشی فقط بیان احساس است و هر کس می‌تواند از آن برداشت خاص خودش را داشته باشد؛ اما خط هر دو جنبه را شامل می‌شود.

اگر معماری شبیه تار و نقاشی شبیه سنتور باشد، به نظر شما  خوشنویسی شبیه چه سازی است؟

ـ خوشنویسی بیشتر از همه هنرها با موسیقی در ارتباط است، به این دلیل که آهنگ‌ها ریتم خاصی دارند، در خط هم ریتم  و وزن وجود دارد. به نظر من خوشنویسی بیشتر به تار، سه تار و ویلون شبیه است.

شما به هنر خوشنویسی به عنوان یک شغل نگاه می‌کنید یا اینکه به عنوان هنر و صرفا فقط به خاطر اینکه به علاقه دارید، به آن می‌پردازید؟

ـ هنر می‌توان شغل هم باشد.

آیا کسی می‌تواند آن را به عنوان شغل انتخاب کند؟

ـ کسی آن را به عنوان شغل انتخاب می‌کند، قطعا آن را آموخته و به عنوان یک شغل آن را قلمداد می‌کند، اگر این کار را نکند، دیگر خط و هنر نخواهد بود.

آیا می‌تواند برای کسی که به علاقه دارد، منبع درآمدی خوبی باشد؟

ـ بله، البته اگر بتواند نیاز جامعه را آن‌طور که می‌خواهند برآورد سازد، همچنین باید این شایستگی را در خود ببیند که بتواند این کار را ادامه دهد، در آن زمان است که می‌تواند او را هنرمند تلقی کرد.

شما به افرادی که به این کار علاقه دارند، چه پیشنهادی می‌کنید؟

ـ پیشنهاد می‌کنم که به درون خودشان مراجعه کنند و ببینند که چقدر علاقه‌مند هستند، همچنین چقدر می‌تواند در این دنیا شلوغ و زندگی ماشینی برای آن وقت بگذارند و انگیزه آنها چقدر قوی بوده است. اگر در درون خودشان این احساس را می‌بینند که خیلی اشتیاق دارند، حتما به دنبال این کار بروند و نباید دلسرد شوند؛ زیرا ممکن است که سال‌ها  نیاز به تمرین و ممارست و وقت داشته باشد و باید شخص این آمادگی را داشته باشد که برای آن وقت و هزینه بگذارد.

منظورتان این است که دلسرد نشود، حتی اگر چند سال طول بکشد و در سال‌های ابتدایی موفق نشود؟

ـ بله، اگر می‌خواهند که هدفمند کار کند، خیلی موارد سر راه او خواهد بود و ممکن است بعد از چند سال دلسرد شود، انگیزه آن کم شود، اگر این روحیه را در خودش نمی‌بیند، اصلا وارد این وادی نشود و بستگی دارد که او تا چه حدی از خود انتظار دارد. بعضی از افراد هستند که دوست دارند، کمی خط آنها خوب شود، خب آنها می‌تواند یک دوره‌ای را طی کنند و خطشان کمی بهتر شود. یکسری از افراد هم هستند که می‌خواهند دوره‌های انجمن خوشنویسان را سپری کند و مدرک آنها را بگیرد، هدف آن گرفتن مدرک است. اما خوشنویسی که با عشق و درایت کامل به دنبال این هنر است، نه زمان می‌شناسد و نه مقطع و درجه‌ای و تا آخر ادامه دارد، چون با عشق وارد شده است و عشق هم محدودیت ندارد.

شما آموزش خوشنویسی هم دارید؟

ـ بله من در برخی از آموزشگاه‌های هنر آموزش می‌دهد و کسی اگر تمایل داشت می‌تواند مراجعه کند و در طول هفته 1 یا 2 جلسه در خدمتشان هستم.

در پایان هر سخن یا پیشنهادی که تمایل دارید می‌توانید با خوانندگان ما درمیان بگذارید؟

ـ از زمانی‌که من اینجا هستم، اظهارنظرهای مختلفی می‌شود، بستگی به مقدار بینش و سطح فکر افراد، عده‌ای تصور می‌کنند که فقط برای منبع درآمد من اینجا هستم. عده‌ای دیگر نیز با من همفکر هستند و می‌دانند که هدف من گسترش هنر است، همچنین برخی افراد فکر می‌کنند که من از طرف شهرداری یا ارگان‌های دیگر در اینجا مستقر شدم، درصورتی که من کاملاً مستقل هستم و به جای خاصی وابسته نیستم. چندین سال است که با وجود اینکه عضو انجمن خوشنویسان هستم، ولی تمایل دارم که بیشتر با مردم در ارتباط باشم. در سالیان گذشته مردم خود به این هنر علاقه داشتند و به دنبال آن می‌رفتند؛ ولی به علت شرایط سخت زندگی ما باید به سراغ مردم برویم، ما هنرمندان باید این هنر را اشاعه بدهیم تا بتواند مثمر ثمر واقع شود، کما اینکه خیلی از بینندگان بنده و مخاطبانم خودشان اظهار می‌کردند شما باعث شده‌اید در ما انگیزه‌ای ایجاد شود که به دنبال این هنر برویم یا سال‌ها کار نمی‌کردم؛ ولی شما این انگیزه را در من به وجود آورید که بروم و آن را ادامه بدهم.

همچنین من پیشنهادم به جوانان این است که در دنیای به این شلوغی و پر از دغدغه، هنر می‌تواند آرامبخش باشد، اگر از روی انگیزه و علاقه و هدف باشد. انسان به صورتی آفریده شده است که به دور از مسائل جسمانی، بعد روحانی هم دارد و باید به نیاز درونی خودش با هنر پاسخ دهد، حال هر کسی با رشته‌ای که دوست دارد که انجام دهد. خیلی از بزرگان از خط به عنوان آرامش‌ روح صحبت کرده‌اند و من هم بعد از  35 سال به این نتیجه رسیده‌ام که به روح من آرامش می‌دهد و می‌تواند در ارتباط با دیگران و خانواده خیلی مؤثر باشد.

طاهره میرصفی

Leave a Reply