توضیحات
دخترک موحنایی بلد بود که چطوری گرما رو وسط سوز پاییز راهی خونه کنه. اول از همه پتوی نارنجی برگپوشش رو پیچید دورش، بعد گربه ملوسش رو گرفت توی بغلش و همونجور که لبخند رو مینشوند تو تیلهای چشماش با یه ماگ قهوه و یه کتاب دوستداشتنی نشست گوشه اتاق وسط گلدونهای مادربزرگ تا قصه بگه و خیال ببافه. حالا شما بگید تو شبهای سرد پاییزی و زمستونی چطور خونه دلتون رو گرم میکنید؟ پیشنهاد من نوشتن خیالتون تو سطر سطر دفتر دخترک موحنایی خوشگلمونه. میتونید امتحان کنید.