در ذوزنقه شماره 2 میخوانیم: هوشیار باشید که در دام روزمرگی گرفتار نشوید… آن شب وقتی به خانه رسیدم، همسرم مشغول آمادهسازی شام بود. دستش را گرفتم و به او گفتم: «باید راجع به موضوع مهمی با تو صحبت کنم.» با نگاهی مضطرب نشست و منتظر شنیدن حرفهایم شد. موضوع اصلی این بود که میخواستم از او جدا شود. بالاخره هر طور که بود موضوع را به گفتم. وقتی علت آن را پرسید، از پاسخ به آن طفره رفتم و از خانه خارج شدم.