قوانین طلایی کسب موفقیت متمرکز در دنیای پر هرج و مرج کنونی کال نیوپورت، نویسنده کتاب کار عمیق با توجه به اینکه تحصیلات خود را در زمینه علوم کامپیوتر تکمیل کرده است و با مشاهداتی که از تأثیر شبکههای اجتماعی بر زندگی و کار روزمره مردم داشته، کار عمیق را نوشته است. او با نگارش این کتاب، به دنبال بهبود استفاده مردم از فضای مجازی و کاهش تأثیر آن بر فعالیتهای روزانه آنها است. کتاب کار عمیق شامل سه فصل است. ابتدای کتاب با مثالهایی از زندگی افراد موفق و نحوه انجام کار عمیق به شیوه آنها شروع میشود، سپس در دو فصل «مفهوم» و «قواعد»، نویسنده کار عمیق و…
-
-
معرفی کتاب و…
-
باغ نگارستان
در ذوزنقه شماره 4 میخوانیم: در حوالی خیابان بهارستان عمارت زیبایی جلوهگری میکند و چشم هر بینندهای مبهوت او خواهد شد، این ساختمان بینظیر، باغ نگارستان یا همان قصر باشکوه، موزه تاریخ و مفاخر است. بعد از قدم نهادن در این باغ که زیبایی و شکوه او بینظیر است، درختان سر به فلک کشیدهای نمایان میشود که چشم هر بیندهای تا چند ثانیه بر آن همه عظمت خیره میماند. در ورودی یک حوض زیبا جلوهگری میکند و بعد از طی کردن چند پله و قدم زدن در باغ که نشان از معماری زمان قاجاری (دیوارهای آجری) است با ساختمانی مواجه میشویم که روبهروی آن حوض بزرگ مستطیل شکلی قرار دارد…
-
پیشینه سفالگری
در ذوزنقه شماره 1 میخوانیم:سفالسازی که در عصر کنونی به مرحله تکامل رسیده، پایهگذار آن انسانهای ابتدایی بودند که با توجه و کوشش موفق به ساختن ظروف سفالی شدهاند. نخستین مرحله انتخاب خاک رس و مخلوط کردن با آب،به دست آمدخمیر و شکل دادن آن و سپس خشک کردن آن در حرارت آفتاب بوده است. به مرور برای اینکه خمیر ترک نخورد، آموخته بودند که باید مقداری شن نرم با الیاف بسیار نازک به خاک اضافه کنند تا ظروف ساخته شده، شکاف برندارد.
-
بند محکومین
در ذوزنقه شماره 7 میخوانیم: یک پیشنهاد تازه… «بند محکومین» «هزارویک حکایت دارد زندان لاکان رشت. هزارتا را باور کنند، این یکی را نمیکنند: یکشب در بند محکومین مرد باز شد، یک دختر را انداختند درونش.» رمان «بند محکومین» نوشته کیهان خانجانی را میتوان یک اتفاق در رماننویسی امروز این دیار دانست. اتفاقی که باری به هر جهت نیست و نویسنده برای بنیان و تکامل چندین زندگی در قالب یک رمان، در مکانی خاص و کمتر دیده و شنیده شده، دست به تردستی ناممکن میزند. او سعی در چینش منطقی و وسعت دادن به فضایی خاص دارد با آدمهای غریب.
-
راز ماندگار (دو قدم تا لبخند)
در ذوزنقه شماره 2 میخوانیم: هوشیار باشید که در دام روزمرگی گرفتار نشوید… آن شب وقتی به خانه رسیدم، همسرم مشغول آمادهسازی شام بود. دستش را گرفتم و به او گفتم: «باید راجع به موضوع مهمی با تو صحبت کنم.» با نگاهی مضطرب نشست و منتظر شنیدن حرفهایم شد. موضوع اصلی این بود که میخواستم از او جدا شود. بالاخره هر طور که بود موضوع را به گفتم. وقتی علت آن را پرسید، از پاسخ به آن طفره رفتم و از خانه خارج شدم.
-
بیکتابی
در شماره 7 ذوزنقه میخوانیم: بیکتابی رمانی تاریخی یا تخیلی سیال در دل تاریخ؟ خواندن همیشه از روی جلد کتاب شروع میشود، نه از صفحه نخست آن، بنابراین خوشا به سعادت کتابی که تصویرگری جلد آن بازتاب مفهوم اصلی اثر باشد، «بیکتابی» از این نوع کتابهای خوشبخت است. طرح جلد نقاشی ساده مردی با لباس دوره قاجار است که کتابی به دست دارد، اما گویا ردپای گذر تاریخ، نقاشی را مخدوش کرده و چهره مرد هم از آسیب مصون نمانده است. برای آدمی که بهجز ماندن و ماندگار شدن آرزوی دیگری ندارد، این محو شدن تقاص کدامین گناه است؟!
-
موزه فرهنگ هنر عروسک ایران
در شماره 6 ذوزنقه میخوانیم: بعد از چند سال رفتوآمد از یک خیابان، ناگهان متوجه تابلو «موزه عروسک» شدن بسیار جالب است. بعد از مکثی کوتاه به انتهای کوچه رفته، در کوچکی را دیده که بر روی آن تابلویی سرمهای رنگ با عنوان «موزه فرهنگ و عروسک ایران» درج شده است. مگر عروسکها هم موزه دارند، بسیار جالب و هیجانانگیز… پشت آن در کوچک که شبیه به هیچ موزه دیگری نیست، چه خبر است…!
-
شیخ بهایی
بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی، حکیم، عارف، منجم، ریاضیدان، شاعر، ادیب، مورخ و دانشمند قرن دهم و یازدهم هجری بود که علم فلسفه، منطق و ریاضی را میدانست، در حدود ۹۵ کتاب و رساله از او در مورد سیاست، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان ، هنر و فیزیک بر جای مانده است. به پاس خدمات او به علم ستارهشناسی، یونسکو سال ۲۰۰۹ که مصادف با سال نجوم بود، نام شیخ را در لیست مفاخر ایران ثبت کرد. وی از دوستان نزدیک میرداماد بود.
-
عمارت مسعودیه
در شماره 5 ذوزنقه میخوانیم: هر جای که عمارتی بیابی/ هست در پس و پیش آن خرابی/ آنجا که خرابی است، پیوست/ هم رسم عمارتی در او هست در یک عصر پاییزی وقتی بر سنگفروش خیابان قدم میزدیم، در روبهروی خود با عمارتی با شکوه مواجه شدیم که چند لحظه نگاهمان مبهوت معماری بینظیر آن شد…